گیاهخواری را تنها راه نجات زمین معرفی میکنند چون گوشتخواری باعث تخریب طبیعت و به راه افتادن صنایع و کارخانجات بزرگ و تقویت نظام سلطهی سرمایه داری میشود اما نوبت به گیاهخواری که میرسد وسعت دیدشان تا باغچه حیاطشان را پوشش میدهد و فکر میکنند با گیاهخواری نه زمینی برای کشت قرار است تخریب شود نه دست سرمایه داران و کارخانجات و ماشینها وارد کار میشود نه نیازی به بسته بندی هست نه واسطه و فروشگاه و گیاه به صورت موهبتی الهی خودبخود از آسمان مستقیم فرود میآید تو حلق ما. بحثی هم راه انداختهاند با عنوان اکوفمینیسم که گوشتخواری باعث سلطهی بشر بر طبیعت و حیوانات میشود و مشابه الگوی مردسالاری و سلطهی مرد بر زن است و چون از طرفی لازمهی گیاهخواری را راهاندازی ماشین تولید و مصرف و سلطه بر طبیعت نمیدانند بر همین اساس گمان میکنند با گیاهخواری الگوی مردسالاری و کاپیتالیسم یکجا شکسته خواهد شد چون در آن قاعده حاکم و محکوم و غالب و مغلوب برقرار نیست. این فرشتگان نجات توضیح نمیدهند پس چطور قرار است نیازهای جمعیت جهانی را بصورت منظم و سازماندهی شده با گیاه تامین کنیم؟ توی باغی و دشتی دراز بکشیم و محترمانه از میوهها و گیاهان درخواست کنیم بپرند توی گلوی ما؟ آنها هم در صورت رضایت در پاسخ بگویند: عزیزم دهنتو باز کن الان میام. و در صورت عدم رضایتشان هم فورا بدون دست اندازی طبیعت را ترک کنیم و از مادر طبیعت بخاطر این گستاخی طلب بخشش کنیم. گرچه حتی اگر همین حالت کودکانه و کارتونی هم اتفاق بیفتد باز حرف بر سر نیاز نزدیک به هشت میلیارد انسان و جمعیت رو به افزایش است که هزاران هکتار باغ و مزرعه و درو و کشت و آب و کود و بیل و کارگر میطلبد و اولین محصولش چند کلمه است: تخریب طبیعت و چرخهی منظم آن.
درباره این سایت