جورج_اورول سال ۱۹۳۶ زن و زندگی در انگلیس را رها میکند و عازم اسپانیا میشود تا داوطلبانه تحت لوای گروههای کمونیست و آنارشیست علیه ارتش فرانکو که قصد کودتا دارد بجنگد. او ماهها در بدترین شرایط بهداشتی و غذایی در جبههها کنار جناح چپ میایستد و میجنگد اما بعد یک سال پاداشی که دریافت میکند برچسب خائن است که کمونیستها و "رفقا" به او میزنند و تحت تعقیب قرار میگیرد و ناچار به فرار از اسپانیا میشود. یک عامل پیروزی فرانکو همین چند دستگی و تمامیت خواهی جناح مقابل است. در حالی که ارتش فرانکو در حال پیشروی است کمونیستها و آنارشیستها یقه همدیگر را گرفته توی سر هم میزنند که چه کسی قدرت را باید در دست داشته باشد و در میان خودشان هم جنگی در میگیرد!
فکر میکنم نوشتن قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ با آن شور و حرارت بیشتر یک تسویه حساب شخصی به علت کینهای بوده که اورول در جنگ اسپانیا از کمونیستهای پیرو استالین به دل گرفت. اورول خوکهای قلعه حیوانات را نماد بلشویک ها میدانست.
درباره این سایت